![]() |
||
چرا برادر سه بيت از قصيدهي «گنج عفت» را حذف کردهاست؟
از موارد دهگانهی «ابوالفتح اعتصامی»که برشمردم، شمارههای 2 تا 4 حداکثر، مریوط به اعمال سلیقهی ادبی اوست. ولی حذف سه بیت از قصیدهی «گنج عفت» از چاپ سوم دیوان، از مقولهی دیگری است. به نظر نگارندهی این سطور، علت حذف آن را باید به طور کلی در وضع سیاسی ایران و جوّ حاکم بر ایرانِ پس از شهریور 1320 جست که افراد مختلف کوشیدهانذ از «پروین» هیجده، نوزده ساله، مبارزی ضد رضاشاه و دربار او معرفی کنند. از یاد نبریم که پیش از حملهی ناگهانی متفقین به ایران در سوم شهریورماه 1320، مدتها رادیو «بی.بی.سی» انگلستان، برای زمینهسازی، نخست رضاشاه و کارهای او را در دوران سلطنتش از تمام جهات، مورد حمله قرار میداد و ذهن ایرانیان را برای یک دگرگونی عظیم، آماده میساخت. چنان که این برنامه، پیش از انقلاب اسلامی ایران در سال 1357نیز از سوی همان سازمان سخنپراکنی انگلستان تکرار شد. باری دو کشور انگلستان و شوروی در سوم شهریور، ایران را از زمین ودریا و هوا مورد حمله قرار دادند. رضاشاه ناچار به استعفا شد و از سوی قوای اشغالگر انگلستان به اتفاق اکثر افراد خانوادهاش به جنوب افریقا تبعید گردید – البته کسی هم در آن زمان اعتراضی نکرد که رضاشاه، بد و بسیار بد، ولی چرا شاه مملکتی را قوای بیگانه به سرزمینی بسیار دور از ایران تبعید کردهاست_ پس از تبعید رضاشاه و اشغال ایران، حمله به رضاشاه و اعمالش از سوی سهجبهه، به شدت آغاز گردید که اینک پس از گذشت 60 سال هنوز هم کم و بیش همچنان ادامه دارد.
*** تنها دلیلی که به عقیدهی این بنده برای حذف سه بیت: «خسروا دست توانای تو آسان کرد کار...» از قصیدهی «گنج عفت» در سال 1323 به نظر میرسد، آن است که چون در آن شرایط، دفاع از رضاشاه و تأیید اقدامات او نوعی خودکشی سیاسی به حساب میآمده، «ابوالفتح اعتصامی» _ که از عقیدهی سیاسیاش مطلقأ بیخبرم _ در درجهی اول شاید برای دفاع از خواهر درگذشتهاش و در درجهی دوم برای دفاع از شخص خود که ناشر دیوان بوده، این سه بیت را در چاپ سوم حذف کردهاست. گمان من آن است که این کار تحت تأثیر جو کاذب «روشنفکری» حاکم بر آن سالها در ایران انجام شدهاست. چه در آن سالها بسیار بودند کسانی که تودهای نبودند ولی برای آن که از قافلهی باصطلاح «روشنفکران» عقب نمانند به چپ بودن و چپروی و تودهای بودن تظاهر میکردند. دلیل این که حذف این سه بیت را مربوط به قدرت و نفوذ روحانیان و یا نفوذ شخص دکتر مصدق و مخالفت آنها با رضاشاه نمیدانم، آن است که بیت پیش از این سه بیت، یعنی:
چشم و دل را پرده میبایست،
اما از عفاف را «ابوالفتح اعتصامی» حذف نکردهاست، در حالی که «پروین» به صراحت و بیهرگونه تقیهای، از «چادر»، با عنوان «چادر پوسیده» یاد کرده و عفاف و پاکدامنی زن را برتر از «چادر پوسیده» دانستهاست. عنوان «گنج عفت» این قصیده هم به احتمال قوی باز با توجه به طرز تفکر «روشنفکران» آن سالها حذف شده و «زن در ایران» که امروزیتر است، جانشین آن گردیدهاست. در ادامۀ مطلب «پروین اعتصامی» در همین سایت: دروغ این مرد آمریکایی همه را گمراه کردهاست ناگفتههایی از زندگی «پروین اعتصامی» و نامههای او متن ۴۱ نامهی «پروین اعتصامی» به «مهکامه محصص»
|
||
• صفحه نخست • نوشتارها • گفتارها • بایگانی • تماس •
|